تصویر یک یوز در سال 1389 که محمد بهشتی زواره ( نگارنده ) آن را در پارک ملی توران ثبت کرده است .


قسمت اول این مطلب در پست قبلی منتشر شده است . ( اینجا )

در مورد جمعیت یوزپلنگ آسیایی باید توجه کرد علاوه بر مسئله تنوع ژنتیکی پایین همین جمعیت اندک نیز برای تولید مثل به هم دسترسی ندارند . یعنی جمعیت یوزهای جنوبی به شمالی دسترسی ندارد و این خود باعث تشدید درون گشنی و پایین آمدن تنوع ژنتیکی میشود که برای گونه ای مانند یوز پلنگ که خود دارای تنوع ژنتیکی پایین است بسیار تاثیرگذار خواهد بود .

3- بختیت محیط زیستی و فاجعه های طبیعی . چارلز کربز این عامل را شامل تغییرات نرخ رشد جمعیت ناشی از تغییرات اقلیمی و عوامل زیستی می داند . او از قول لانده (1993) نقل قول میکند که اگر نرخ تغییرات ( واریانس ) افزایش جمعیت از خود افزایش جمعیت بیشتر باشد ، بختیت زیست محیطی می تواند موجب انقراض شود .

در این مورد ما در حال عبور از گرم ترین روزهای تاریخ در زیستگاههای یوزپلنگ آسیایی و سخت ترین خشکسالی ها در چندین دهه اخیر در زیستگاههای یوزپلنگ در ایران هستیم . ممکن است بسیاری از گونه ها که جمعیت یزرگی دارند بتوانند از این خشکسالی عبور کنند ولی ما در حال بحث در مورد جمعیتی 30-50 فردی هستیم . تاثیر خشکسالی شدید در مورد یوزپلنگ آسیایی سخت خواهد بود .

حال با تمام این مطالب ، سوال اینجاست که ما در مورد حداقل جمعیت 50 فردی برای یوز پلنگ آسیایی برای نجات از انقراض چقدر میتوانیم قاطع باشیم ؟ متخصصان ژنتیک جمعیت افراد را بر اساس واحدهای اندازه موثر جمعیت- میشمارند ، این واحد شمارش الزاما با شمارش بوم شناسان یکی نیست .

یک یوز نر در پناهگاه حیات وحش نایبندان ، 1395 ، انجمن یوزپلنگ ایرانی ( اینجا )

از نظر بوم شناس جمعیت مرکب از افراد بالغ و نالغ است که برخی تولید مثل می کنند و برخی نه . در مقابل ژنتیک دان توجه اش به جمعیت ژنتیکی ، یعنی افرادی است که ژن به نسل آینده منتقل می کنند . اگر فردی تولید مثل نمی کند یا در کار تولید مثلی موفق نیست در شمارش ژنتیکی به حساب نمی آید . این به معنای آن است که اندازه موثر جمعیت تقریبا همیشه از اندازه جمعیت مشاهده شده ، با یک حاشیه 3 تا 4 برابر و گاهی حتی بیشتر نیز کمتر است . ( بوم شناسی ، چارلز کربز )

این به معنای آن است که اگر ما 50 فرد یوز داشته باشیم ، ممکن است تنها 15 یا 20 فرد آن جزء جمعیت موثر باشند . بنابر این قاعده 50/500 به راحتی قابل تعمیم به تمام گونه ها نیست و گونه هایی مانند یوزپلنگ که مسائل بسیاری که در بالا به آنها اشاره شد را جلو روی خود میبینند باید جمعیت بسیار بالاتری از 50 فرد را دارا باشند ( 50 فرد که با هم در ارتباط باشند اینجا منظور است ) مسئله ای که ما در حال حاضر فاصله بسیاری با آن داریم . اگر جمعیت جنوبی یوز ( استان یزد و خراسان جنوبی ) که ماده ای در آن زیست نمیکند را فعلا از جمعیت موثر یوز ایران حذف کنیم ، در زیستگاههای شمالی که عمدتا شامل میاندشت و توران است ما احتمالا جمعیت موثری زیر 10 فرد را داریم ، که شرایط را برای تهیه نقشه ای برای نجات یوز در طبیعت بسیار سخت خواهد کرد .

پی نوشت :

Mvp  به صورت کامل جمعیت کمینه زیستا یا حداقل جمعیت زایا ( Minimum Viable Population  ) در منابع مختلفی بحث شده است و نظریات زیادی پیرامون ان وجود دارد . کتابها و منابع تحت عنوان زیست شناسی حفاظت مهمترین منبع برای بحث پیرامون این نظریه هستند . مایکل سوله ( M Soule ) به عنوان پدر علم زیست شناسی حفاظت شناخته میشود .