چارلزکربز (Charley Krebs) در مورد کاهش جمعیت پرندگان مطلبی نوشته است و بزرگنمایی این کاهش بدون داشتن داده کافی در مورد علل آن را زیر سوال برده است . مطلب جالبی است و نگرانی عمده ای در حفاظت به شمار می رود زیرا در اکثر مواقع بدون داشتن آمار کافی در مورد مسئله ای قضاوت در مورد کاهش گونه ها می تواند خطای بسیاری داشته باشد :

ادبیات حفاظت گرا و رسانه های زیست محیطی  با سوگواری در مورد کاهش جمعیت پرندگان در جهان زنده هستند ؛ پرندگان مورد علاقه مردم هستند ، قسمت مهمی از محیط زیست هستند ، بنابر این وقتی فریاد اوضاع خوب نیست به آسمان می رود وضعیت آنان توجه بسیاری جلب میکند. اما از نقطه نظر علمی چه شواهدی مورد نیاز است تا این مسئله یک اشک تمساح به نظر بیاید ؟

نظریات مختلفی در مورد شواهد علمی موجود، وجود دارد.  یک نقد مهم در این باره وجود دارد که روزنبرگ و همکاران آن را منتشر کرده اند که خواندنش راهگشاست : آیا آمریکا سه میلیارد پرنده را از دست داده است ؟

نکته من اینجاست که میخواهم از منظر بوم شناسی جمعیت ، نظری به این مقاله اضافه کنم . مسلما برای پرنده شناسان این مهم است که چه شواهد اکولوژیکی مورد نیاز است تا بفهمیم که یک گونه پرنده یا یک جمعیت در تهدید است یا در خطر انقراض قرار دارد ؟ یک نمونه آن با استفاده از نموداری است که من اینجا آن را شرح میدهم :

اطلاعات بسیار دقیق از جمعیت گونه مورد نظر بدست آورید ، اگر ادعای کاهش این جمعیت یا در خطر بودن آن را دارید، باید جمعیت را به طور دقیق توصیف کنید و فراوانی آن جمعیت را در یک بازه زمانی معقول  بدست آورید.

توجه کنید که این گزینه تقریبا غیر ممکن است. برای پرندگان غیر مهاجر که در یک نقطه حضور دارند سرشماری آنها امکان پذیر است. اجازه بدهید من حدس خود را در این مورد وارد کنم : اقامت دائم پرندگان در یک نقطه تنها 5 درصد پرندگان جهان را شامل می شود؛ بقیه پرندگانی که ما علاقه مند به حفاظت آنان هستیم مهاجرت جهانی یا محلی دارند یا به طور غیر قابل پیش بینی، در جستجوی غذا جابه جا می شوند. پس مشکل است که یک جمعیت را تعریف کنیم یا آن را رو به افزایش یا کاهش توصیف کنیم . علاوه بر این ما پرندگان نادر را داریم که سرشماری آنها مانند تمام گونه های نادر بسیار سخت است. Dorney  و Walker این مسئله را در مورد کانادا بررسی کرده اند. (2018)

مشکل بعدی این است که زمان معنی دار برای اطلاعات سرشماری چقدر است ؟ کمیته بررسی وضعیت گونه های در خطر در کانادا ، 10 سال یا 3 نسل را پیشنهاد میدهد ( هر کدام که طولانی تر باشد ) پس ما نیاز داریم فاصله نسلی گونه مورد نظر را بدانیم . ما میتوانیم در مورد 3 نسل حدسیاتی بزنیم ولی اجازه دهید همان 10 سال را قبول کنیم . برای چند پرنده در کانادا ما برای بازه زمانی 10 ساله تخمین دقیق جمعیتی داریم ؟

در مرحله بعد اگر بخواهیم اقدامات مدیریتی انجام دهیم باید دلیل کاهش را مشخص کنیم . جمعیت به دلیل کاهش نرخ باروری ، افزایش نرخ مرگ و میر و افزایش نرخ مهاجرت کاهش می یابد. پرندگان بسیار اندکی وجود دارد که ما 10 سال تشخیص در مورد تغییر این آمار حیاتی را داشته باشیم. نتیجه گیری های منطقی و قوی نباید روی داده های ضعیف بنا شوند. نبود بسایر از این اطلاعات حیاتی باعث می شود زیست شناسان حفاظت در مورد اینکه چه چیزی جمعیت را کاهش میدهد حدس و گمان بزنند با توجه به اینکه تنها داده ای که در اختیار دارند این است  که جمعیت در حال کاهش است. 

در طول 10 سال معمولا اتفاقات زیادی می افتد ، آب و هوا تغییر می کند ، زیستگاهها از بین میروند یا بوجود می آیند ، گونه های مهاجم گسترش می یابند ، ترکیبات شیمیایی جدیدی به عنوان سم برای کنترل آفات بکار می روند ، بیماری پدیدار میشود ؛ لیست بلند بالایی است. ما زمان و بودجه اندکی برای تعیین عوامل محدود کننده در اختیار داریم . فقط میتوانیم حدس بزنیم.

دراین مرحله ما یک برنامه عمل نیاز داریم تا برای اقدامات مدیریتی برای بازیابی جمعیت در حال کاهش پرندگان مورد استفاده قرار گیرد .  ما اقدامات مدیریتی محدودی را در ختیار داریم . در کوتاه مدت نمی توانیم آب و هوا را تغییر دهیم. تنظیم کردن استفاده از مواد شیمیایی سمی در کشاورزی سالها طول می کشد. در چند مورد محدود میتوان زیستگاه های بیشتری را به عنوان یک راه حل کلی برای همه پرندگان در حال کاهش در نظر بگیریم. ما در کنتریل گونه های مهاجم مشکل جدی داریم ؛ برخی گونه های مهاجم در حقیقت گونه های بومی هستند که زیستگاه خود را گسترش می دهند .

اکنون بسیاری از زیست شناسان حفاظت به مخالفت با دیوار پرداخته اند ، زیرا اقدامات مدیریتی که نیاز است انجام شود،  هزینه زیادی می طلبد و با مخالفت افراد روبرو خواهد شد. موفقیت تضمین شده ای وجود ندارد زیرا داده ها ناکافی است .پزشکان هم هنگام برخورد با بیماری های نادر برای درمان آن با چنین مشکلی روبرو می شوند؛ هنگامی که به موفقیت درمان مطمئن نیستند.

به نظر من داده ها درباره کاهش پرندگان که چنین ناراحتی عمومی گسترده ای را سبب شده بسیار ضعیف است. میدانم که بسیاری از زیست شناسان حفاظت با این مسئله مخالفت میکنند اما به نظرم تا زمانی که بتوانیم داده های بیشتری در دست داشته باشیم باید این بازی را ترک کنیم .یک نگرانی متعادل تر ممکن است توجه عمومی بیشتری را جلب کند. Stanton در زمینه پرندگان مزرعه مثال خوبی آورده است. استفاده از کلمه انقراض- وقتی بیش از اندازه باشد دیگر سازنده نیست. تلاش برای دستیابی به داده های دقیق تر بسیار مهم است تا به جایی برسیم که زیر تمام مقالات ننوشته باشد : اطلاعات دقیق در این زمینه وجود ندارد . دلایل کاهش جمعیت باید با راه حل هایی برای حل آن تعادل یابد.

راه حل های محلی خیلی مفید هستند ، راه حل های جهانی در بلند مدت راهگشا هستند ولی با مدیریت فعلی جهان بیشتر شبیه افسانه اند.

 

این مطلب ترجمه ای است از مقاله On Declining Bird Populations نوشته چارلز کربز (Charley Krebs) . ایده این نوشته در حقیقت زیر سوال بردن بزرگنمایی های افراد در مورد علل کاهش جمعیت حیات وحش بدون داشتن داده های کافی در مورد علل آن است ، در این مورد بخصوص پرندگان . به نظر میرسد(مطمئن نیستم) استفاده چارلز کربز از کلمه دیوار اشاره به دیوار مرزی آمریکا و مخالفت گسترده حفاظت گرایان با آن به خاطر اخلال در مهاجرت گونه هاست . در مقاله ای که در این مورد در سایت منتشر کردم تاکید شده که ساخت دیوار میتواند روی پرندگانی که در ارتفاع کم پرواز می کنند تاثیر منفی داشته باشد .